مجنون توام عشق

ساخت وبلاگ

طلوع میکنی
در باغ رویاهایم
قلم را برمی دارم
و واژه ها
شعر می شوند

دکتر جواد مهربان

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 13:55  توسط دکتر جواد مهربان   | 
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 186 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 11:08

امشب این شاه دلم رفته به پابوس غزلتا که خدمت بکند بر در کاووس غزل تا که شه گم نکند راه خود ای بانوی عشقبر در کاخ بیاویز تو فانوس غزل چهره ات ناز، لبت عشوه، نگاهت پُر مهرمعنی عشق شمایید به قاموس غزل تو بهشتی که خدا خلق نمودت به زمینزین سبب هم‌ شده مأنوس تو طاووس غزل گر که یکروز نتابد نگهت بر سر شعربی مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 233 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 11:08

گاهی دلم میخواهد بروم
بروم آنقدر دور
که دست خودم هم
به خودم نرسد.

ولی با نفس هایم چه کنم
که بوی تو را
میدهند.

دکتر جواد مهربان

+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۶ساعت 7:39  توسط دکتر جواد مهربان   | 
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 219 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 11:08

چشمهابر دروازه ی انتظارو نامی بر تموج قلبهاهزاران شعر ناسروده بر لبو یک باوردر سینه:" خورشیدیز خاور امیدطلوع خواهد کردو نفس های صبحاز شکفتنشمعطر خواهد شد".چشمهادوختهدر چشمهای انتظار .صبحخواهد آمداین یک قصه نیستبرای خواب کودکانباوریست که در جانهای عاشق ما رستهو آبیارش ؛قلبهای تشنه ی ماست.چشمهادوختهدر مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 172 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 11:08

روز من شام غریبان شد و رفتخانه ام‌ کلبه احزان شد و رفت هر چه ما نقشه کشیدیم برای دلمانبر همه یک‌ خط بطلان شد و رفت برد آرام و قرار از دل مامثل سیل آمد و توفان شد و رفت شمس تبریزی من بود ولیراز سربسته ی رندان شد و رفت غزلم سجده بر ابرویش کردرهزن و فتنه ی ایمان شد و رفت شاعران شعر سرودن برای نگهشروح ه مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 13:34

از نگاه تو غزل می ریزد
وز دهان تو عسل می ریزد

باز یاغی شده گیسوی شما؟
کز در و دشت خلل می ریزد؟

آه از وزن دو ابروی شما
که از آن فعل و فعل می ریزد

آن چه چشم است چه چشم است چه چشم
که از آن شعر و غزل می ریزد

دکتر جواد مهربان

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و سوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 10:46  توسط دکتر جواد مهربان   | 
مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 210 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 13:34

و تو فرشته ی الهام شعر من بودیزلال هر شبه ی جام شعر من بودیبه نام تو شب شعرم به صبح میآمدو باز ، زمزمه ی شام شعر من بودیغزل غزل گل معنی ز چشم تو چیدمتو ای غزال! دلارام شعر من بودیدلم بسوی تو پر می کشید قمری وارتو سرو بودی و آرام شعر من بودیبدون تو غزلم مه گرفته و تار استتو شرح روشن ابهام شعر من بودی مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 240 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 13:34

آمد ،کمی شکسته، کمی خسته، پیر بوددر اوج علم بود ولی سر به زیر بودآمد، نشست، عینکش از جنس آفتابخورشید نیز‌ در نظرش بس حقیر بوددر چشمهاش یک افق بی کرانه داشتگلواژه هاش مثل امیری کبیر بودقهرش لطیف؛ خنده ی او دلربای ترچون رعد و برق جلوه ی او دلپذیر بودحتی بهار بر نًفَسَش غبطه می خورداز بس که روح بخشیِ ا مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 210 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 21:48

امشب این شاه دلم رفته به پابوس غزلتا که خدمت بکند بر در کاووس غزل تا که شه گم نکند راه خود ای بانوی عشقبر در کاخ بیاویز تو فانوس غزل چهره ات ناز، لبت عشوه، نگاهت پُر مهرمعنی عشق شمایید به قاموس غزل تو بهشتی که خدا خلق نمودت به زمینزین سبب هم‌ شده مأنوس تو طاووس غزل گر که یکروز نتابد نگهت بر سر شعربی مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 238 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

چشمش پر از شرنگ، ولی شعر ناب بودمخمور بود گر چه نگاهش، شراب بود غافل نبود با دل عاشق چه می کندلبخندهاش ، فتنه ی هر انقلاب بود آمد نشست خیمه زد و پر کشید و رفتگویا که رسم عاشقی اش چون حباب بود همچون مترسکی، به لبم خنده دوختماما چو کوه در دلم اشک مذاب بود گویا که غیر رنج نبوده است روزی امشادی برای این مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 186 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

بی تو، بهار می رمد از شاخسارهاپژمرده می شود نفس سبزه زارهابا تو توان ز وسعت بودن ترانه ساختبی تو ولی زحلق نفسگیر دارهاهر سو زبانه می کشد امروز شعله ایتا باغ عشق ما ندهد برگ و بارهاکو سبزوار عشق؟ کاین حلق آتشیندارد به لب ، حکایتی از سر به دارهااز من گرفته اند غرور مبارزهگویی بتاز بر سر قوم تتار؛ ها ؟ مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 173 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

چون‌ آن درخت پیر که ترسش از آتش استهر لحظه از دقایق عمرم مشوش استکو یک بغل محبت و یک آینه صفا؟بی تو تمام خاطر من غرق آتش استبا پرتوی ز یاد تو این زندگی خوش استبا تو شراره های غمت نیز دلکش استاین روزها به سایه خود هم مرددماز بس که حال و روز زمانه پر از غش استمن در کمان عشق تو جان را نهاده امگویا که ب مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 199 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

من ماندم و تردد تردیدها و شکخسته ز دست مردم آغشته با کلک چون پرتقال یخ زده زیبایم از بروناما درون من همه پوک است و پر کپکاز بخت شوم حاکمم اما بیا بیندر دست من نمانده یکی برگ سر و تکچون کودکی یتیم که بهر معاش خویشهی خورده از تمامی مامورها کتکدلخسته ام ز دست زمانه عزیز دلبر زخم من مزن تو از این بیشتر مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 204 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

نشانه رفته به سمتم دولول چشمانشرسیده این دل خسته به خط پایانشمزن که صید تو افتاده است در پایتمکش که سحر نگاه تو کرده قربانشاسیر چشم تو بودن کمال آزادیستچو یوسفم که نبوده هراس ِزندانش؟به پیش عشق شما قصه ای ست تکراریحدیث خار و بیابان و، گرد و طوفانشکنون نه کوه و بیابان، نه حرف فرهادستکه عاشقان زده اند مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 212 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

روح زرد پاییزم ذره ذره میریزمنوبهار قلبم کو؟ تا که سبز برخیزمتو دوا و من دردم، تو بهار و من زردمبی تو ای بهارینم! سردم و غم انگیزماشتیاق فرهادم ، مشت خاک بر بادمهم در عشقت ای شیرین، مثل خسرو پرویزممثل شیخ صنعانم، اوج عشق و عرفانمگیسوت به بادم داد ، ریخت سقف پرهیزمتو چو ماه در اوجی، تا به تو رسد دستم مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 177 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

ماییم و صد وبال ، درکم نمی کنیبا این همه ملال، درکم نمی کنیاز درد گفتم و، لبخند می زنیبا واژه های لال، در کم نمی کنیاز عشق گفتم و از اوج پختگیچون میوه های کال ، درکم‌ نمی‌کنیآرام میشوم. فریاد می زنی.آهسته. بی خیال، درکم نمی کنیمن ماندم و هزار ، حرف نگفته امکو لحظه ای مجال؟ درکم نمی کنیمحتاج جرعه ای مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 180 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

از سراپای تو گل می ریزدوز لبت چشمه ی مل می ریزدمثل سیلی و نه تنها دل منکه دل سی و سه پل می ریزدبهر تسخیر دل غمزده امبر سرم قوم مغول می ریزداین بنای کهن قلب مرایک نگاه تو به کل می ریزدبی گمان بر گسل چشم شماسقف ایمان رسل می ریزد مثل عید آمدنت در دل شهرنغمه ی ساز و دهل می ریزدتو بهاری و پر از قوس قزحکز مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

در کنار تو غزل می چسبدعشق، بی دوز و دغل می چسبدتن تو زلزله در زلزله استمردن پای گسل می چسبددهنت چشمه ی شیر و عسلستخوردن شیر و عسل می چسبداین بهشتی که تنت نام گرفتبه من مرد عمل می چسبدنه فقط زندگی ای روح بهاردر کنار تو، اجل می چسبدجرعه ا ی زهر ز لبهای شماهم به عنوان مثل می چسبدتو بهاری و شرابی و رباب مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 224 تاريخ : دوشنبه 22 خرداد 1396 ساعت: 2:23

گاهی که نه... همیشه دلم تنگ می شودهر لحظه بی حضور تو بد رنگ می شوددلشوره ای دوباره به جانم فتاده استگویا که باز در دل من جنگ می شودشیرین ترین ترانه و تصنیف زندگیوقتی که نیستی چه بد آهنگ می شودبانو ! بهار ‌زندگی ام بی نگاه توهمچون‌خزان فسرده و دلتنگ‌ می شودبی تو ز ترس مرگ‌ ببین روح خسته امبر ساعت بها مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 203 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 18:38

بلبلان چشم به راهند بخندی ای گلدر به روی غم و اندوه ببندی ای گلچشم تو لاله، قدت سرو، رخت نسترن استتو مگر دامنه ی کوه سهندی ای گلچهره ات ناز، لبت عشوه، نگاهت پُر اخمبا دل خویش بگو چند به چندی ای گلگشت ارشاد هم از دست شما خسته شدهدر دل شهر ز بس شور فکندی ای گلشده بی رونق سوهان قم و پشمک یزدبس که شیرین مجنون توام عشق...
ما را در سایت مجنون توام عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : drjavadmehraban بازدید : 212 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 18:38